آیا والدین حق را دارند که بر همه امور نوجوانشان نظارت داشته باشند؟
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۶۱۰۸۰
همانطور که کودکان در سنین نوجوانی رشد میکنند، طبیعی است که آنها احساس استقلال کنند و بخواهند خودشان تصمیم بگیرند و خودشان فکر کنند، اما اغلب والدین وقتی فرزندشان به سن نوجوانی میرسد در مورد مسائل مختلف ابراز نگرانی میکنند و به همین خاطر سعی میکنند تا مثل یک کودک بر اعمال و رفتار نوجوانشان نظارت کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان، والدین متوجه تغییراتی نیز میشوند؛ بهطور مثال، کودکی که تا چند وقت پیش مطیع بود و همهچیز را با والدینش در میان میگذاشت، امروز با رسیدن به سن نوجوانی خیلی از مسائل را از والدینش پنهان میکند؛ به همین خاطر، والدین به خودشان اجازه میدهند تا در کوچکترین مسائل نوجوانشان نظارت کنند تا از زیروبم کارهای او سر دربیاورند و او را مثل دوران کودکی به فرزندی مطیع و حرفگوشکن تبدیل کنند، اما سؤال اساسی این است که چرا ارتباط نوجوان با والدینش به پنهانکاری ختم میشود؟ آیا والدین این حق را دارند که بر همه امور نوجوانشان ازجمله تنها ماندن، ارتباط با دوستان، ساعت رفتوآمد به منزل، درس نظارت داشته باشند؟
دکتر سجاد بهرامی، روانشناس نوجوان، استاد دانشگاه و عضو هیئتمدیره بنیاد رشد و بالندگی کودک و نوجوانبه این سؤالات پاسخ میدهد.
والدین، مقصر اصلی پنهانکاری نوجوانان هستنددکتر بهرامی درباره علت اصلی پنهانکاری در نوجوانان میگوید: «پنهانکاری و در میان نگذاشتن برخی مسائل برای خود نوجوان دردآور است، اما والدین اغلب با مچگیری و رفتارهای تحقیرآمیز و سرزنشگر نوجوانشان را مجبور به پنهانکاری میکنند، زیرا والدین تصورشان بر این است که نوجوانشان هنوز کودک است.» به گفته بهرامی، ازآنجاییکه مرز بین تغییرات دوران کودکی و نوجوانی بسیار باریک و بههمپیوسته است، والدین اغلب متوجه تغییرات نمیشوند و همچنان انتظارشان این است که نوجوانشان مانند دوران کودکی همه مسائل را با آنها در میان بگذارد؛ در این میان زمانی که نوجوان مسئلهای را با والدینش مطرح میکند و با واکنش منفی مواجه میشود، در دفعات بعدی برای اجتناب از هیجانات ناخوشایند والدینش از صحبت کردن و بیان واقعیت اجتناب میکند و کمکم به نوجوانی پنهانکار و دروغگوی ماهری تبدیل خواهد شد.
بیشتربخوانید
چگونه از فرزندمان در برابر اخبار بد محافظت کنیم؟ والدین کنترل را با نظارت اشتباه میگیرندبهرامی میگوید تغییرات دوران نوجوانی برای برخی والدین نگرانکننده است: «والدین اغلب از تغییرات سنی فرزندشان احساس نگرانی میکنند و به همین خاطر همگام و همراه با فرزندانشان رشد نمیکنند. این دسته والدین، برخی تغییرات در نوجوانشان را تاب نمیآورند و به همین دلیل، شیوه کنترل گری را در پیش میگیرند.» این روانشناس ادامه میدهد: «والدین کنترلگر، چون نمیتوانند رفتار نوجوانشان را کنترل کنند، تلاش میکنند هیجانات خودشان را کنترل نمایند؛ درواقع والدین با پنهانکاری نوجوان، احساس ناخوشایندی پیدا میکنند و تلاش میکنند تا با کنترل گری از شر احساسات ناخوشایند خودشان رها شوند.»
بهرامی تأکید میکند: «باید توجه داشت که ما هیچگاه نمیتوانیم افکار و هیجانات خود و دیگران را کنترل نماییم و کنترل در این موارد بهتنهایی باعث ایجاد مشکلاتی خواهد شد.»
با تحلیل کارکردی بر نوجوانتان نظارت کنیدبهرامی در تعریف نظارت میگوید: «نظارت به معنای این است که والدین در ابتدا نسبت به هیجانات و ارزشهای خودشان آگاهی داشته باشند. والدین باید «تحلیل کارکردی» شامل پیشامد، رفتار و پیامد را بدانند و در برخورد با نوجوانشان از خودشان بپرسند "دارند چهکار میکنند، چرا دارند این کار را میکنند و در چه موقعیتی این کار را انجام میدهند".»
این روانشناس میگوید رفتار والدین بر اساس ساختار روانی شکل میگیرد: «زمانی که والدین به نوجوانشان، نسبتِ خودمختاری، دروغگویی، پنهانکاری و... میدهند، با این کار رفتارشان را بر اساس ساختار روانی شکل میدهند و فقط میخواهند از شر هیجانات منفی خودشان رها شوند؛ درحالیکه این امر منجر به رفتارهای کنترل گری شده و باعث میشود که والدین فراموش کنند که چه پدر و مادری هستند یا میخواهند باشند.»
بهرامی تأکید میکند: «کودکان علاوه بر نیاز به مدرسه، رفاه و تفریح خوب، به یادگرفتن روابط نیاز دارند و این امر با الگوبرداری از والدین محقق خواهد شد لذا والدین در عمل و رفتار باید به کودکشان جهت دهند و با آگاهی و کنترل هیجانات خود، بستر یک ارتباط خوب و پایدار را فراهم کنند.»
ارتباط با دوستان باید تحت نظارت والدین باشدبهرامی میگوید نوجوانان به دلیل حس استقلالطلبی دوست دارند اوقاتشان را با دوستانشان سپری کنند: «درصورتیکه والدین نسبت به دوستان نوجوانشان و خانواده آنها شناخت داشته باشند و الگوهای رفتاری آنها را بشناسند، سپری کردن اوقات فراغت با دوستان مشکل خاصی ایجاد نمیکند و والدین در صورت نظارت و شناخت از دوستان نوجوانشان، نباید او را از ارتباط با دوستانش منع کنند.»
برای دیر آمدن نوجوان به خانه قانون تعیین کنیداین روانشناس در خصوص نظارت والدین بر ساعات رفتوآمد نوجوان در خانه میگوید: «هر خانواده قوانینی دارد و اگر قانونی در خانه گذاشته میشود، همه اعضای خانواده باید به آن پایبند باشند؛ پدری که ۱۱ شب به خانه میآید و مادر حضور فعالی در خانه ندارد، نمیتوانند از نوجوانشان انتظار داشته باشند که ساعت ۹ شب خانه باشد.»
والدین باید توجه کنند که اجرای قوانین در خانه مثل دورهم غذا خوردن، استفاده نکردن از تلفن همراه، سروقت در خانه حضور داشتن و... بهیکباره امکانپذیر نیست: «نظارت باید از اوایل دوران کودکی شروع شود و در طول دوران کودکی ادامه یابد لذا در این دوران، والدین باید با ایجاد سبک زندگی سالم و برخی ارزشها برای خودشان سعی کنند اختلافات بین والد و فرزندی را به حداقل ممکن برسانند.» بهرامی تأکید میکند: «والدین دقت کنند که با رعایت الگوهای صحیح فرزند پروری نیز امکان تعارض بین والد و فرزند وجود دارد، اما ایجاد ارزشها و الگوهای فرزند پروری باعث میشود نوجوان با همدلی بیشتری با خانواده رفتار کند.»
گاهی تنها ماندن نوجوان در خانه مسئلهساز میشودآنچه والدین از فرزندشان در ذهن دارند، فرزندی مطیع و حرفگوشکن است که عادت داشت در کودکی همهجا همراه آنان باشد، اما با ورود به دوران نوجوانی، والدین بهیکباره با پافشاری نوجوان برای تنها ماندن در خانه مواجه میشوند؛ درباره اینکه آیا والدین باید بر تنها ماندن نوجوان در خانه نظارت داشته باشند یا خیر، بهرامی میگوید پافشاری نوجوان برای تنها ماندن در دفعات مکرر میتواند نشانه احساس تنهایی، افسردگی و انزواطلبی باشد: «اگرچه تنهایی نیز مانند ارتباط با دوستان به نوجوان حس استقلالطلبی میدهد، اما گاهی تنها ماندن نوجوان مسئلهساز میشود و والدین بهیکباره میبینند که نوجوانشان مهمانی نمیرود، ارتباطاتش ضعیف شده و حتی با دوستانش هم تعامل برقرار نمیکند.»
بهرامی ادامه میدهد: «پژوهشها نشان داده که ۷۹ درصد از نوجوانان زیر ۱۸ سال احساس تنهایی میکنند و به همین خاطر از حضور در جمعها اجتناب میکنند؛ در چنین شرایطی والدین باید نوجوان را تشویق به حضور در جمع نمایند تا بهمرورزمان احساس تنهایی و انزوا از بین برود.»
بهرامی در پاسخ به این سؤال که چه نوجوانانی بیشتر احساس تنهایی میکنند، پاسخ میدهد: «در خانوادههایی که روابط گرمی بین والدین وجود ندارد، نوجوان در معرض احساس تنهایی ادراکشده بیشتری قرار میگیرد؛ البته تکفرزندی هم ممکن است این احساس را در نوجوانان تشدید کند، اما چنانچه خانواده تکفرزندی، از روابط اجتماعی خوبی برخوردار باشند و اوقات فراغتشان را با برنامههای مختلف پر کنند، نوجوان در چنین خانوادهای احساس تنهایی نخواهد داشت.»
این روانشناس با اشاره به اثرات احساس تنهایی در نوجوان میگوید: «پژوهشها نشان داده نوجوانانی که احساس تنهایی میکنند اغلب افت تحصیلی پیداکرده و به سمت ترک تحصیل، مصرف مواد مخدر و اختلال روانشناختی میروند.»
در عمل تشویق به فرائض دینی بکنیداز دیگر مسائلی که والدین خودشان را مسئول نظارت بر آنها میدانند، نظارت بر درس خواندن و همینطور نمازخواندن نوجوان است. گاهی والدین نوجوانشان را به دلیل قضا شدن نماز، اول وقت نخواندن نماز یا سهلانگاری در این امر سرزنش و تحقیر میکنند و با دعوا، زور و اجبار سعی میکنند تا نوجوانشان را تشویق به نمازخواندن کنند؛ بهرامی در خصوص نظارت والدین بر این مسئله میگوید: «نوجوان را اجبار به نمازخواندن نکنید و تنها یکبار از او بخواهید نمازش را بخواند و به بار دوم و سوم نرسد. همچنین برای نماز صبح اجازه دهید خود نوجوان با کوککردن ساعت بیدار شود و شما با بدرفتاری، فرزندتان را مجبور به خواندن نماز نکنید، اما در عمل، خودتان با انجام فرایض دینی کودکتان را تشویق به نمازخواندن کنید.»
این روانشناس تأکید میکند: «نماز یک ارتباط معنوی با خداوند است و این ارتباط بازور و اجبار ایجاد نخواهد شد. کودک و نوجوان زمانی جذب آموزههای دینی میشود که در عمل، اخلاق دینی را مشاهده کند.»
به خاطر درس نخواندن نوجوانتان، حرص نخوریدبهرامی میگوید درس خواندن اغلب چالشی است که بچهها به دلیل جبری بودنش، به آن علاقه ندارند: «درس خواندن برای نوجوانان معنایی ندارد و درست مثل نمازخواندن، نوجوانان باید خودشان لذت انجام آن را احساس کنند و این امر در صورتی ایجاد میشود که والدین بیشتر از نوجوان برای درس نخواندن حساسیت به خرج ندهند.»
این استاد دانشگاه میگوید اجازه دهید نوجوانتان از همان دوران کودکی بهصورت مستقل بیاموزد که چگونه درس بخواند و مسئولیت درس نخواندن را بپذیرد: «اگر نوجوانتان از درس خواندن اجتناب میکند، او را رها کنید چراکه او بهواسطه درس نخواندن باید در مدرسه پاسخگو باشد، اما زمانی که نوجوانتان درس میخواند به او توجه کنید و او را مورد تشویق قرار دهید.»
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تربیت فرزندان دانستنی های روانشناسی ارتباط با دوستان بهرامی می گوید احساس تنهایی همین خاطر دوران کودکی درس نخواندن داشته باشند پنهان کاری درس خواندن تنها ماندن پنهان کار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۶۱۰۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۶ ویژگی منحصر به فردی که تک فرزندها دارند
تک فرزندها گاهی با برچسبهای ناخوشایندی مواجه میشوند، چیزهایی مثل لوس بودن، خودخواه بودن یا تنها بودن.
به گزارش روزیاتو، اما جالب است بدانید که مهاتما گاندی نیز تک فرزند بود؛ و آیا به نظر شما او شخصی خودبین بود؟
از گذشته کلیشههایی در خصوص فرزند چندم خانواده بودن و داشتن یا نداشتن خواهر و برادر وجود داشته است.
گرچه مدرک اندکی در اثبات برخی از آنها وجود دارد، اما برخی از آنها هم قابل اعتنا هستند.
خوشبختانه خبرهای بدی درمورد تک فرزندها وجود ندارد. بلکه آنها از ویژگی بخصوصی برخوردارند که آنها را منحصر به فرد ساخته است.
۱- مستقل اند و میدانند که چطور از خود مراقبت کنندحتماً شنیده اید که میگویند تک فرزند بودن، شما را لوس میکند.
هر چه نباشد، در نبود هیچ خواهر و برادر دیگری که توجه والدین تان را به خود جلب کند، شما به مرکز توجه تبدیل میشوید.
اما این بدان معنا نیست که شما اینگونه بزرگ میشوید که همیشه منتظر باشید دیگران کارهایتان را انجام دهند.
حقیقت آن است که والدین ما شبانه روزی حی و حاضر نیستند. به علاوه، آنها نگاه متفاوتی نسبت به زندگی در مقایسه با فرزند خود دارند.
به همین دلیل آنها همیشه نمیتوانند نیازهای ما را برآورده کنند؛ بنابراین در نبود خواهر و برادری که بتوان به آنها تکیه کرد، همه چیز با خودتان است.
کودکانی که به گونهای بزرگ شده اند که مجبور بودند خودشان را سرگرم کنند، به تنهایی بازی کنند و مشکلات شان را حل کنند، در آینده به فردی خودکفا و کاربلد تبدیل میشوند.
۲- در بیان افکار و عقاید خود رک هستندتک فرزندها میتوانند به رهبران بسیار خوبی تبدیل شوند.
وقتی خواهر و برادر دارید، ممکن است احساس کنید که افکار و احساسات زیاد سرکوب میشوند.
گرچه این امر میتواند درس ارزشمندی به ما در خصوص مدیریت روابط مان در آینده و نحوهی رفتار با دیگران دهد، اما میتواند به اعتماد به نفس ما لطمه بزند و باعث شود و در بیان درونیات خود کمرویی بیشتری پیدا کنیم.
تک فرزندها، اما همیشه در معرض آن انتقاد و عدم پذیرش شدیدی که فرزندان خواهر و برادر دار ممکن است تجربه کنند، نیستند.
این امر به آنها راحتی و اعتماد به نفس بیشتری برای در میان گذاشتن افکار خود میدهد.
۳- بیشتر از سن شان میفهمندمصاحبت با بزرگترها از سن اندک، پختگی به دنبال دارد.
درست است که دوستانی همسن و سال خودتان دارید، اما در فضای خانه در معرض پختگی زیادی قرار دارید که بسیاری از اوقات منتقل میشود.
ممکن است از سن کم مهارتهای عاطفی بسیار پیچیده و پختهای را یاد گرفته باشید، چیزهایی مثل همدلی، تفکر و آگاهی و مهارتهای حساس بین فردی.
ترکیب همهی اینها با یکدیگر شخصی همه فن حریف میسازد که داناییای فراتر از سن خود دارد.
۴- استانداردهای سختگیرانهای دارند که آنها را به افراد بسیار موفقی تبدیل میکندتک فرزندها اغلب انتظارات بالایی از خود دارند، امری که از سنین کم آغاز میشود.
دلیلش این است که وقتی تک فرزند هستید، تمام توجه والدین تان به شما است. این امر گرچه مزیتهایی دارد، اما فشار زیادی هم ایجاد میکند.
آنها توجه زیادی به عملکرد و موفقیت تان در زندگی دارند. آنها بهترینها را برای شما میخواهند و زمان بیشتری را تنها صرف شما میکنند تا از موفقیت شما مطمئن شوند.
تک فرزندها از سنین پایین یاد میگیرند که خود را به جلو سوق دهند و از دیگران بهتر باشند.
تعجبی ندارد که بسیاری از داستانهای موفقیت تاریخ، دربارهی چهرههای مشهوری مانند لئوناردو داوینچی، جیمز لنون، رابرت دنیرو و غیره، تک فرزند هستند.
۵- مشکلی با تنهایی ندارندتعجبی ندارد، چون به آن عادت کرده اند.
بسیاری از افراد در تنهایی احساس راحتی نمیکنند. آنها میگویند که حوصله شان سر میرود یا احساس تنهایی میکنند.
اما تک فرزندها از سن بسیار کم لذت خلوت کردن با خود را چشیده اند.
وقتی تک فرزند هستید هرگز مجبور نمیشوید اتاق تان را با کسی شریک شوید. شما خواهر و برادری ندارید که همیشه روی مصاحبت با او حساب کنید. شما مجبور هستید به نحوی با خود دوست شوید.
این امر در دوران بزرگسالی با مزایای زیادی همراه است.
خلوت کردن با خود به ما فرصت بیشتری برای تعمق در خود و کشف خود میبخشد. همچنین شما این فرصت را پیدا میکنید که به احساسات خود تعادل بخشید و آرام بگیرید.
۶- در تفکر خلاقانه بهترندتک فرزند بودن خلاقیت را در شما به سطح بالاتری میرساند.
دانشمندان در پژوهشی به بررسی اسکن مغزی صدها دانشجو پرداختند که نیمی از آنها تک فرزند بودند. آنها همچنین شخصیت، خلاقیت و هوش این دانشجویان را مورد بررسی قرار دادند.
دانشمندان پی بردند که تک فرزندها در مقایسه با آنهایی که خواهر و برادر داشتند، در بحث خلاقیت، از عملکرد بهتری برخوردار بودند.
تصاویر اسکن مغزی نشان داد تک فرزندها در آن نواحی مغز که با انعطاف پذیری ذهنی و تخیل مرتبط هستند، مادهی خاکستری بیشتری داشتند.
دانشمندان این امر را یکی دیگر از نتایج ارتباط زیاد تک فرزندها با والدین خود و ترکیب آن با انتظارات بالایی که از آنها وجود دارد، حدس زده اند.